اشک های جاری این دیوار
يكشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۱، ۰۳:۵۳ ق.ظ
اشک های جاری این دیوار
آوار می شوند بر سر این خرابه.....
انگار...
چشمهای منتظر بی تاب...
...تا صبح نمی خوابند.
این، انفجار دلی آرام در میان شب بود
و زخم خورده ای رنجور
تا صبح می گرید...
...آرام و بی صدا...
شاید که پنهان کند دلتنگی ها را...
شاید که تلخی جدایی را فراموش کند روزی........
۹۱/۱۱/۰۸